​قیمت مسکن در تهران ۵،۹ درصد افزایش یافت
8 آبان 1395
بالاترین شمار بیکاری طی ۴ سال اخیر/ روحانی در بیکاری رکورد جدید ثبت کرد
8 آبان 1395

واردات راحت‌تر از تولید

آرمان پنج شنبه 6 آبان 95 کد خبر ۱۶۷۶۲۹ : حجت صالحی: وارد کنندگان شکلاتی را که چهار هزار و ۵۰۰ تومان وارد شده به قیمت هر کیلو ۵۰ هزار تومان می‌فروشند. این مساله می‌تواند بازار شیرینی و شکلات و تولید آن در ایران را به خطر بیندازد، اما موضوع زمانی نگران‌کننده می‌شود که شاهد این هستیم همچنان در بسیاری موارد واردات از تولید به صرفه‌تر است. واردات شکلات مشتی نمونه خروار است؛ در ایران در سال‌های اخیر و در حوزه‌های مختلف شاهد این بوده‌ایم که هزینه بالای تولید و هزینه پایین واردات باعث شده فعالان اقتصادی عطای تولید را به لقایش ببخشند و کار را به وارد کنندگان واگذار کنند؛ این در حالی است که رونق اقتصادی بدون تولید و صادرات امکانپذیر نیست.
نظام تولیدی پویا و سرحال در هر کشوری نشان‌دهنده شخصیت اقتصاد آن کشور است، به طوری که وقتی تولید در کشوری رونق داشته باشد، افزایش اشتغال را به دنبال داشته و پیشی گرفتن صادرات به واردات را به ارمغان می‌آورد. بسیاری از اقتصاددانان همواره از رقابتی‌کردن نظام تولیدی به عنوان عنصر نجات‌بخش اقتصاد ایران یاد می‌کنند. از آنجایی که افزایش عرضه کل نیازمند به‌کارگیری نیروی انسانی بیشتر است، این موضوع خود می‌تواند معضل بیکاری را هم حل کند. متاسفانه دولت‌های نهم و دهم رویکردی را در دستور کار خود قرار دادند که دولت فعلی هم بالاجبار آن را ادامه داد. این سیاست این‌طور است که ساختارهای نهادی به جای بازاریابی به منوال قبل ادامه پیدا می‎‌کند و قصد دارد از طریق پرداخت یارانه نقدی مساله بحران تقاضای کل را به صورت بسیار سطحی و آمرانه حل کند. در چنین شرایطی که یارانه به افراد زیادی در جامعه پرداخت می‌شود، تولید مغفول مانده و پول و درآمدهای کشور به سمت مشاغل غیرمولد نظیر سرمایه‌گذاری راکد در بانک‌ها برای کسب سود و مشاغلی که نمی‌توان از آنها به عنوان شغل یاد کرد، می‌رود. ادامه این روند باعث می‌شود منابع و زمان هدر رود و مردم از مشارکت در تولید نا امید شوند. به عنوان مثال، دولت به هر نفر حدود ۴۶ هزار تومان در ماه پرداخت می‌کند و ناچار است قیمت‌های کلیدی کالاها را تغییر دهد. این اقدام باعث می‌شود ثبات از اقتصاد رخت بندد و اعتماد تولید‌کنندگان ذایل شود. از طرفی باعث پیش‌بینی ناپذیرتر شدن اقتصاد بحران زده ایران شود. اینکه در دولت گذشته نرخ ارز به طور مشکوکی ثابت می‌ماند و اقتصاد با نوسانات بالای تورمی روبه‌رو بود، چه سیگنالی جز واردات بی رویه به شهروندان می‌داد؟ یکی از مهم‌ترین دلایلی که برای افزایش واردات کالاها به ویژه کالاهای مصرفی در ایران بیان می‌شود، افزایش درآمدهای نفتی است. آمارها در اقتصاد ایران نشان می‌دهد هرگاه قیمت نفت افزایش داشته الگوی مصرف به شکل تکان‌دهنده‌ای تغییر منفی کرده و تولید ضربه خورده است، زیرا وقتی بر اثر تغییر و تحولات جهانی قیمت جهانی نفت افزایش پیدا می‌کند، طبیعی است که درآمدهای نفتی ایران نیز سر به فلک می‌کشد و ارز بیشتری نصیب کشور می‌شود. در چنین شرایطی که اقتصاد ایران نیز دارای رانت‌های غارتی بسیار است، این منابع ارزی هنگفت خود به خود به سمت واردات عده‌ای محدود میل می‌کند. در چنین شرایطی مسلما درآمدهای مردم نیز افزایش پیدا می‌کند که این موضوع به هیچ وجه خوشحال کننده نیست؛ به این دلیل که قسمتی از این درآمدها به جامعه تزریق و این مساله موجب افزایش نقدینگی در جامعه می‌شود. مهم‌ترین اثری که این دو موضوع دارند، افزایش سطح مصرف است که اقتصاد را فلج می‌کند. گواه این موضوع آن است که در سال‌های ۱۳۸۴ تا سال ۹۲ به دلیل افزایش روزافزون قیمت نفت، سطح واردات رشد چشمگیری داشته است. آمارهای واردات در آن سال‌ها نیز تاییدی بر این ادعاست. به باور یکی از اساتید دانشگاه در دوره‌ای که رکود تورمی بر اقتصاد ایران حاکم شده، یکی از اصلی ترین راه‌‍‌های نجات توجه ویژه به تولید است. فرشاد مومنی می‌گوید: در شرایط فعلی ما تنها از طریق ارتقای بنیه تولیدی کشور می‌توانیم از دور باطل رکود تورمی خارج شویم. در شرایط کنونی سیاست‌های پولی، مالی، سیاست‌های تجاری و ارزی، علیه مصلحت‌های تولیدکنندگان و به نفع زیاده خواهی غیرمولدهای اقتصادی ما سامان یافته است. باید ساختار نهادی گردش ۱۸۰ درجه‌ای کند و به جای اینکه منافع غیرمولدها را اولویت قرار دهد، منافع بخش‌های مولد تولیدی را مورد توجه قرار دهد که این حرف درستی است.

آیا تولید به آرزویی دست‌‌نیافتنی بدل می‌شود؟

بدون شک در چنین آشفته بازاری بخش‌هایی از گروه‌های رانت‌جو که به رانت‌های قدرت دسترسی دارند، ترجیح می‌دهند چرخه باطل ساختار کنونی تداوم یابد تا رانت‌های غارتی‌شان محقق شود. با یک مثال می‌توان به وضوح این موارد را درک کرد و دید که جامعه در سال‌های اخیر به چه سمتی حرکت کرده است. به گزارش ایسنا، ایران سالانه حدود ۶۰۰ میلیون دلار صادرات شیرینی و شکلات دارد و این در حالی است که در مقابل، میزان واردات رسمی شیرینی و شکلات به ایران رقمی حدود سه میلیون دلار است! با این حال تولیدکنندگان شیرینی و شکلات معتقدند که بخش بزرگی از واردات را قاچاق تشکیل می‌دهد؛ شکلات‌هایی که به نظر می‌رسد با قیمتی بسیار پایین‌تر از قیمت فروش به ایران وارد ‌می‌شوند. یکی دیگر از نکاتی که در واردات شیرینی و شکلات خارجی به چشم‌ می‌خورد، قیمت بسیار پایین شکلات‌های وارد شده به کشور نسبت به قیمت فروش آنها در سطح بازار است. در حال حاضر شیرینی و شکلات‌های خارجی موجود در فروشگاه‌های سراسر ایران به قیمتی بسیار بالاتر از نمونه‌های داخلی به فروش می‌رسند و بعضا قیمت یک بسته شکلات خارجی با وزن یک کیلوگرم به ارقامی بیش از ۵۰ هزار تومان نیز می‌رسد. در عین حال این ارقام مربوط به محصولات خاص هم نیست. وضعیت بازار شیرینی و شکلات را می‌توان مشتی از خروار تولید نابسامان اقتصاد ایران دانست. در سال‌های اخیر ما شاهد آن بودیم که یا تعرفه واردات به قدری بالا بوده که منجر به قاچاق شده یا آن‌قدر پایین بوده که تولیدکنندگان داخلی بیچاره شدند. وقتی هزینه‌های تولید بالا و هزینه‎‌های واردات پایین رود، فعالان اقتصادی عطای تولید را به لقایش بخشیده و بازار را برای جولان واردکنندگان خالی می‌کنند. بنابراین رونق اقتصادی به آرزویی دست‌نیافتنی تبدیل شده و حتی ممکن است تولیدکنندگان هم بعد از مدتی به واردکننده‌ای سودجو بدل شوند.

تبدیل تولید به شبه و صورتکی در اقتصاد ایران

بنگاه‌های تولیدی در اقتصاد ایران نقشی غیرقابل انکار در بهبود شرایط موجود دارند. نظام تولیدی کشورمان در میانه یک بحران بزرگ قرار دارد که اگر به آن توجه نشود بنیه اقتصاد از جا کنده خواهد شد. در حالی که امروز نیز با کمال تاسف فقط شبه و صورتکی از نظام خلق ارزش افزوده باقی مانده است، به طوری‌که سرمایه‌گذاری در تولید به نظر بسیاری از سرمایه‌گذاران داخلی، قابل توجیه اقتصادی نیست و تا زمانی که نرخ بالای بهره‌های بانکی در اوج آسمان‌ها پرواز می‌کند، دسترسی به آن نه تنها مقرون به صرفه نیست، بلکه حتی غیرممکن است. هم‌اکنون بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی با ظرفیت ۳۰ درصد کار می‌کنند، شهرک‌های صنعتی وضعیت مناسبی ندارند و به دلیل رکود، بسیاری از واحدهای تولیدی با زیر ۵۰ درصد ظرفیت کار می‌کنند و برخی از آنها هم تعطیل شده‌اند. از طرف دیگر کیفیت تولیدات کشور ۳۰ درصد از کیفیت محصولات مشابه در سطح دنیا پایین‌تر است و به همین میزان نیز قیمت بالاتری نسبت به کالاهای دیگر در سایر کشور‌ها دارند. چالش‌های بنگاه‌های تولیدی بر سر مسائلی چون تامین سرمایه، کمبود تقاضا در نتیجه کاهش قدرت خرید مردم، پایین بودن قدرت رقابت آنها با واردات بی‌رویه کالاهای خارجی، ناتوانایی در تامین تجهیزات داخلی و… بسیاری از این بنگاه‌ها را با رکود و ورشکستگی مواجه کرده و افزایش نرخ بیکاری، از بین رفتن روحیه اعتماد به نفس اقتصادی در میان مردم، بالا رفتن قیمت‌ها و کاهش رشد اقتصادی از عواقب این ورشکستگی‌هاست.