آرمان چهارشنبه 19 آبان 95 کد خبر ۱۶۸۹۶۶ : امیر داداشی: بر اساس آنچه در دین و شریعت اسلام آمده است، بسیاری از مسلمانان چادر را به عنوان حجاب برتر میشناسند. به همین دلیل در نظام جمهوری اسلامی ایران افراد زیادی چادر را به عنوان پوشش خود انتخاب کردهاند و ایران را به عنوان بزرگترین مصرفکننده پارچه چادر به جهانیان شناساندهاند. بنابراین بازار چادرفروشان همواره سکه است؛ چرا که این نوع پوشش و استفاده از چادر به سبک و سیاق کنونی تنها در کشور ما رواج دارد. اما در چنین شرایطی مسئولان ما نه تنها تا کنون حمایت خود از تولیدکنندگان داخلی را نشان ندادهاند، بلکه با گسترش واردات پارچه چینی و بیکیفیت بیش از ۵۰۰ کارگاه تولیدی دوخت چادر مشکی در ایران را در معرض ورشکستگی قرار دادهاند.
کشور ایران با وجود داشتن پیشینه و سبک در صنعت نساجی و تولید پارچه و محصولات نساجی امروزه در تولید چادر عملکرد بسیار ضعیفی دارد. زمانی تولید چادر در داخل کشور در وضعیت مناسبی قرار داشت، اما اکنون کشورهایی نظیر چین، هند، ژاپن و… جای تولیدکنندگان داخلی را گرفتهاند. در شرایطی ایرانیان بر اساس آمار غیررسمی هر سال حدود ۷۰ میلیون متر پارچه چادر مشکی مصرف میکنند که تنها پنج میلیون متر آن در داخل کشور تولید میشود! حال سوال اساسی این است که چرا با وجود آگاهی مسئولان بر لزوم حمایت از تولید داخلی که بارها در سخنان خود به آن اشاره داشتهاند، همچنان سالانه حدود ۹۰ درصد نیاز کشور به پارچه چادری از طریق کشورهای بیگانه تامین میشود؟ همین امر شائبههایی مبنی بر جولان گروههای مافیا در بازار چادر به وجود آورده است! بنابراین لازم است در سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» مسئولان با حمایت از تولید داخلی ریشه هر گونه مافیا و فساد را بسوزانند و از هر گونه ملاحظه و اغماضی در این زمینه بپرهیزند. زمانی که در بزرگترین کشور مصرفکننده پارچه چادری، تولیدکنندگان داخلی نفسی برای ادامه فعالیت ندارند، مشخص است که عدهای دیگر از این موضوع سود میبرند و موانع بیشتری بر سر راه تولیدکنندگان ایجاد میکنند.
چادر چینی بر سر زنان ایرانی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ چادر به جزء جدانشدنی پوشش زنان ایرانی تبدیل شد و دغدغه حجاب و استفاده از چادر مجالی را برای سایر کشورها از جمله چین فراهم آورد تا سهم قابل توجهی از محصولات نساجی خود را روانه بازار ایران کنند، چنان که هر لحظه با پا گذاشتن در بازار پارچهفروشان به طور حتم پارچههای ساخت چین را به چشم خواهید دید؛ پارچههای بی کیفیتی که با ورشکست شدن کارخانجات نساجی ایران، بدون هیچ ترسی از فروش نرفتن، بازار را به قبضه خود درآوردهاند. امروزه چینیها به گونهای نبض بازار پارچه چادری را در دست گرفتهاند که گویا بیش از هر کسی دغدغه حجاب زنان و دختران ایرانی را دارند. با این حال چندی قبل اعلام شد که ایران به تکنولوژی لازم برای تولید چادر دست پیدا کرده است، اما هنوز هم هیچ کدام از کارخانههای نساجی نتوانستهاند در متراژی قابل توجه و کیفیتی لازم، این پارچه را تولید کنند؛ چرا که در حال حاضر به بزرگترین مشکل نساجهای ایرانی، یعنی تامین مواد اولیه نظیر نخ یا مواد شیمیایی توجه نمیشود. همچنین در گذشته لایحهای به منظور حمایت از تولیدکنندگان پارچه مشکی تدوین شد که سرنوشت این لایحه نیز نامشخص باقی ماند. علاوه بر این موارد، نادیده گرفتن برخوردهای قهری با متخلفان زمینه را برای سوء استفادهها و عدم موفقیت شگردهای انگیزشی به وجود آورده است. باید توجه داشت که نرخ ۱۰ درصدی تعرفه واردات پارچه چادر در برابر نرخ ۳۰ تا ۳۲ درصدی تعرفه واردات سایر پارچهها طی این سالها، مرزهای کشور را به جولانگاهی برای واردکنندگان این پارچه تبدیل کرده و گواه مناسبی بر این مدعاست که در بازار پارچه چادر هم مافیا حکمرانی میکند. این امر حتی تولیدکنندگان را هم به سمت واردات سوق داده است؛ چرا که واردات هر متر پارچه مشكی با هزينهای حدود ۵/۱ تا دو دلار تمام میشود و زمانی که این پارچهها به بازار مصرف میرسند، با قیمت سه تا ۱۰ برابری فروخته میشوند. به اين ترتيب سود واردكنندگان بين ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ درصد افزایش مییابد. بنابراین طبیعی است که عدهای از چنین سود سرشاری چشمپوشی نکنند و تا زمانی که مسیر هموار است راه پر سود خود را ادامه دهند. البته نباید تصور کرد هر که پای در این مسیر میگذارد موفق میشود؛ چرا که عدهای خاص انحصار واردات و بازار را در دست گرفتهاند.
تحریمها دستمایهای برای انحصار بازار چادر
در حدود یک دهه اخیر تحریمهای اقتصادی و تکنولوژیک علیه ایران علاوه بر اینکه ضربههای سختی را به بدنه اقتصاد وارد کرد، برای عدهای هم دستمایهای شد تا به بهانه تحریمها به انحصاری کردن برخی اقلام بپردازند که با تولید ملی آنها نه تنها سود سرشاری وارد جریان پولی کشورمان میشود، بلکه در زمینه اشتغالزایی نیز میتواند به کاهش درصد بیکاری کمک کند. اما امروز که با تلاشهای دولت یازدهم بساط تحریمهای ناعادلانه علیه کشورمان برچیده شده، وقت این رسیده است به سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر توسعه تولید ملی و توجه به اقتصاد مقاومتی جامه عمل پوشانده شود، چون در غیر این صورت ایران تنها به بازاری وسوسهانگیز برای مصرف انواع و اقسام کالاهای خارجی تبدیل میشود که نه تنها در تامین کالای مصرفی مختص خود نظیر چادر مشکی حرفی برای گفتن ندارد، بلکه در زمینه کالاهایی نظیر بیل و چوب بستنی هم باید چشم امید به یاری کشورهایی چون چین بدوزد تا علاوه بر عرضه جنسهای بیکیفیت و قبضه کردن بازار کشورمان، صنعت و همچنین تولید ملی کشور را هم با مشکلاتی مواجه کنند که دود آن در نهایت تنها به چشم جوانانی میرود که به رغم داشتن دانش و تخصص در زمینههای مختلف تاوان بی تدبیری مسئولان را با بیکاری و روی آوردن به مشاغل کاذب باید بپردازند.
لزوم همسانسازی نرخ تعرفه
دلایل زیادی برای موفق نشدن کارخانههای داخلی در زمینه تولید پارچه و به ویژه پارچه چادر میتوان برشمرد. نبود تکنولوژیهای پیشرفته و به روز، عدم استقبال سرمایهگذاران برای تولید پارچه چادر مشکی، تفاوت کیفیت و تنوع طرحهای پارچههای تولید داخل نسبت به پارچههای وارداتی، فرهنگسازی نامناسب برای مصرفکنندگان داخلی، عدم حمایت مسئولان، جولان واسطهگران در اقتصاد ایران و… را میتوان از جمله چالشهای صنعت نساجی دانست. همچنین فرایند تولید پارچه چادر مشکی از مرحله تولید مواد اولیه تا محصول نهایی در ایران با کاستیهای فراوانی روبهروست و ارتباط زنجیره تولیدتا مصرف به درستی رعایت نمیشود؛ به طوری که در اکثر موارد تمام مراحل در یک واحد تولیدی انجام میشود که همین امر از کیفیت محصول میکاهد؛ چرا که سرمایهگذاران قصد دارند به این ترتیب از هزینههای اولیه خود بکاهند و سود بیشتری کسب کنند. مشخص است در این صورت کارآیی و بهرهوری کاهش پیدا میکند و یکی از اهداف حمایت از تولید داخلی و اقتصاد مقاومتی که اشتغالزایی است محقق نمیشود و سرمایهگذاری در حوزه چادر مشکی را با ریسک بالا همراه میسازد. در این زمینه اقداماتی همچون همسانسازی نرخ تعرفه واردات انواع پارچه و رساندن آن به ۳۲ درصد و تامین مواد اولیه با اعطای یارانه و تسهیلات به تولیدکنندگان داخلی ضروری به نظر میسد که البته در این زمینه به تازگی وزارت صنعت، معدن و تجارت خبر از سرمایهگذاری در حوزه تاسیس کارخانهها و کارگاههای تولید نخ داده است. به گفته محمدرضا نعمتزاده از سال ۱۳۹۳ با گشایش اعتبارات، دولت تدبیر و امید تمام تلاش خود را به منظور بهرهبرداری از این کارخانهها به کار گرفت و امید میرود با ادامه این روند و حمایت از بخش خصوصی و ظرفیتسازی لازم در حوزه تولید به تولید ۵۰ میلیون متر پارچه در سال دست یافت.